یادداشتهای روزانه سال 99
یاد داشت
مورخ 23 فروردین 1399
با سلام و با ابراز خوشحالی از تشکیل دپارتمان تحقیقات و توسعه بازار در سدید که اینجانب نیز در مدتی که در سدید بودم اصرار بر تشکیل این کار گروه و مجموعه داشتم .در رابطه با اقدامات دولت پاکستان در مورد توسعه صادرات ، باید اطلاع دهم که بر اساس قانون توسعه صادرات مصوبه قبل از انقلاب کلیه ماشین آلات خط تولید کالاهای صادراتی از هر گونه عوارض معاف هستند و بنده هم بعد از انقلاب نماینده وزارت بازرگانی در کمیسیون مربوطه بودم
در رابطه با مواد اولیه همانگونه که در پیشنهاد تشکیل هلدینگ صادراتی برای سندیکا مطرح کردم کلیه مواد اولیه برای تولید کالای صادراتی از جمله ورق کویل فولادی را بدون پرداخت عوارض گمرکی و ارزش افزوده با ضمانت نامه بانکی و یا ضمانت نامه صندوق ضمانت صادرات ، بکشور ورود موقت نمود و پس از صادرات لغو تعهد نمود . این کار برای شرکتها کوچک مشکل ، اما برای شرکتهای بزرگ مثل سدید یا شرکتهای هلدینگ تشکیل شده توسط شرکتهای کوچک ، بسیار اقتصادی و مناسب است. اعطای تسهیلات دولت به شرکتهای صادراتی از طریق بانک توسعه صادرات و صندوق ضمانت صادرات و سازمان توسعه تجارت ، میباید مورد نظر قرار گیرد چون شاید در دنیا بی نظیر بوده و شاید سایر کشور از ترس سازمان تجارت جهانی و متهم شدن به دامپینگ ، جرات اعطای اینگونه تسهیلات صادراتی را ندارند . با تشکر
یاد داشت مورخ هفتم اردیبهشت
با سلام و ارادت ، به اطلاع میرساند که کانال دوستان ۱درپیامرسان واتساب , بعلت ضرورت حضور فعال در فضای مجازی با تاکیدات مقام معظم رهبری در زمان انتخابات اسفند ماه ۹۸ ، تشکیل و پس از انتخابات با توجه به شیوع بیماری کرونا و عدم امکان دیدار دوستان در جلسات حضوری ، ادامه فعالیت کانال ضروری تشخیص داده شد .
اینک با توجه به این امر که در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و لازم است برادران در این ایام از تمرکز بیشتری برای خودسازی و انجام عبادات برخوردار باشند ، لذا کانال دوستان ۱ ، از مورخ اول اردیبهشت ماه ۹۹ فعال نبوده و انشاءالله در آینده پس از اصلاحات و تجدید نظرهای لازم ، در صورت آمادگی شرایط اجتماعی و دوستان ، مجدداً فعالیت خود را آغاز خواهد نمود .
لطفا دوستان اینجانب را از نظرات و پیشنهادات اصلاحی خود محروم ننمایند .
به امید رشد هر چه بیشتر فرهنگ حضور در فضای مجازی !! التماس دعا . باقر دزفولی
دوستان عزیز کانال دوستان 1 در واتساب،
ساعت ۰/۰ و اول اردیبهشت است و بر اساس اعلام قبلی دو روز پیش , پایان فعالیت دوستان در کانال ، انشاءالله در آینده بتوانیم بدور از کرونا در کنار هم باشیم و از نظرات و پیشنهادات یکدیگر بهرمند گردیم . خدا حافظ و نگهدار شما باشد . التماس دعا باقر دزفولی
دوستان محترم کانال دوستان ۱
با سلام و ارادت همانگونه که قبل از اول ماه اردیبهشت اعلام نمودم ، کانال دوستان ۱ از تاریخ فوق فعالیتش متوقف و اینجانب از گروه خارج شده ام . بر اساس اعلام دوستان بعضی از برادران با این کانال بدون مدیر مشغول مبادله پیام هستند . لذا با توجه به عدم تمهیدات قبلی توسط اینجانب برای قفل نمودن فعالیت کانال ، خواهشمندم در مورد خروج از کانال راسا اقدام نمایید . با تشکر . باقر دزفولی
یاد داشت مورخ 15 خرداد 1399
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که بَرش شکوه بَرم , داد ز بیداد کشم
.....
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم (امام خمینی ره )
رمز انتظار فرج از پانزده خرداد
محمدرضا واعظ مهدوی
"با تشکر و قدر دانی از جناب دکتر واعظ مهدوی برای تدوین و تنظیم این مقاله روشنگر در مورد قیام ۱۵ خرداد , ایشان در قسمتی از مقاله در مورد غفلت انقلابیون در بعد از ظهر روز ۱۵ خرداد اشاره ای داشته اند که بنده در چند منبع بررسی کردم مطلبی در این مورد نیافتم . البته بعضی از منابع خبری اعلام کرده بودند که در قم از ساعت ۸ صبح تا ۴ بعد از ظهر شهربانی و ارتش کشتار ناجوانمردانه داشته اند . لذا توضیحات تکمیلی جناب دکتر مهدوی میتواند برای دوستان مفید و روشنگر باشد . " باقر دزفولی
خانه موزه شهید بهشتی
یادداشت هفت تیر ماه 99
شهادت مظلومانه مدیر و طراح انقلاب , شهید دکتر بهشتی ، بهراه ۷۲ تن از انقلابیون و سربازان واقعی خمینی کبیر ، بر همه رهپویان آنان تسلیت باد .
شعار ایران پر از بهشتیه هم شاید شعاری بیش نبود . بعد از چهل سال کدام مدیریت تشکیلاتی در کشور توانست یک بهشتی و چند نیرو همراهش را تربیت کند . بهشتی اعتقاد داشت که جوامع امروز با پیچیدگیهایی که دارند باید با تشکیلات منسجم سیاسی اداره شوند . متاسفانه رهبران تراز اول انقلاب برای حفظ خود و عافیت طلبی از رهبری احزاب و گروه های سیاسی فاصله گرفتند و این امر را واگذار به مدیران بی صلاحیت و یا کم صلاحیت درجه دوم کشور واگذار کردند . که نتایجش را اکنون در زمان انتخابات شاهدیم .
در مورد خانه موزه شهید بهشتی که در محل خانه ایشان در سال 92 شهرداری بوجود آورده باید گفت که این خانه موزه , دارای طراحی مدرن و خوب و غربی است . اما با توجه به رفت و آمدی که من قبل از انقلاب به آن خانه داشتم خیلی پلان و طراحی ساختمان را تغییر داده اند . و ماهیت سنتی آن مانند خانه موزه شهید مدرس در منطقه۱۲ روبروی امامزاده یحیی حفظ نشده و از طرفی از آثار سمعی و بصری شهید و نمونه های کامل کتابهای ایشان خبری نبود . و افراد ذیصلاحی برای توضیحات در موزه نبودند . بنده خودم دنبال یک سری کامل سخنرانیهای مواضع ایشان بودم که پیدا نکردم . اصولا آثاری در موزه برای فروش وجود نداشت . فیلم ارائه شده از زندگی ایشان بسیار ضعیف بود .
یاد داشت مورخ 5/5/99
موضوع : رد پروژه اتومبیل برقی توسط سازمان محیط زیست
جناب خلیلی عزیز , چرا احساسی با این مسائل برخورد میکنید . من بعنوان مجری چند پروژه بزرگ در کشور این را میگویم که برای اجرای هر پروژه باید از جهات مختلف بررسی های فنی و اقتصادی و مالی روی پروژه توسط شرکتهای ذیصلاح فنی و مهندسی صورت گیرد سپس اقدام گردد . در ده های اخیر متاسفانه با طرحها , احساسی برخورد شده و تحت فشار عوامل بیرونی از جمله نمایندگان طرحها , شروع و نصفه کاره مانده است . از جمله این طرحها , طرحهای هفتگانه فولاد که بدون توجیه با فشار نمایندگان در مناطق غیر قابل توجیه مثل قائنات در زمان مدیریت مهندس هراتی در شرکت فولاد و ریاست جمهوری احمدی نژاد که جناب علم الهدی در جریان هستند ، شروع و هنوز بسامان نرسیده است .
در مورد خودرو برقی لازم است بدانید این صنعت وابستگی شدید به باطری شارژ پذیر دارد که تولید این باطری وابسته بوجود کک نفتی است که فعلا کشور برای تامین این کک برای تولید الکترود گرافیتی مورد مصرف صنعت فولاد به شدت مشکل دارد که جناب دکتر واعظ مهدوی کاملا در جریان این امر هستند .
ضمنا تکنولوژی تولید این باطری انحصارا در اختیار شرکت فرامنطقه ای و استثمارگر تسلا است که برای تامین لیتیوم موردنیاز خود جهت تولید این نوع باطری از بولیوی , دولت مردمی مورالس را سرنگون کرد .
این مطالب من برای توجیه اعمال و عملکرد خانم ابتکار در سازمان محیط زیست نبود , ولی خواستم شما و برادر رائفی پور احساسی و شعاری با این پروژه ها برخورد نکنید . با تشکر
همایش سران اقتصادی اصلاح طلب بعنوان همایش بهره وری
مورخ 15/5/99
جناب علم الهدی جای بسی تاسف و تعجب است که همایش سران اصلاح طلب که موجب ورشستگی اقتصاد کشور گرده اند باید توسط جنابعالی تبلیغ و اطلاع رسانی شود . لطفا کمی در مورد افراد سخنران در همایش و سوابق اجرایی در این دولت به بن بست رسیده دقت کنید . تمامشان بجای شرکت در همایش و سخنرانی و ورّاجیهای همیشگی باید اول در درگاه ایزد متعال توبه و سپس در دادگاه حاضرشده و پاسخگوی عملکرد و سیاستهای اقتصاد لیبرالیستی ( بقول مقام معظم رهبری ) و ول در کشور باشند . بعضی از این افراد مسبب و نویسنده و مجری سیاستهای اقتصادی این دولت بوده اند
مشکلات تولید خورو برقی در ایران
آبان ماه 1399
برادر عزیز جناب علم الهدی ،
فردی که چهل سال در صنعت و صنایع سنگین فولاد بوده و مجری چند طرح فولادی و مدیر عامل چند شرکت بهره بردار بوده ، تایید میفرمایید که مشکل است ذهنش را خالی از کلیه اطلاعات قبلی نموده و در مورد فوق قضاوت کند . بهر صورت فرمودید امتثال امر میشود .
بنده مانند Naturalist ها و طبیعت گرا ها اعتقادی به واپسگرایی ندارم و اعتقاد دارم هماهنگ با تکنولوژی باید زندگی را متحول نمود . بنده هم مانند شما اعتقاد دارم که بلاخره یک روزی باید از شر سوختهای فسیلی رهایی یافت . وشاید روزی بتوان از هیدروژن آب برای سوخت خانگی و یا خودرو استفاده کرد . اما چطور و با چه شرایط اجتماعی و اقتصادی . در رابطه با خودرو های برقی هم همانطور که در فایل صوتی کاملا توضیح دادم ضمن اعتراف به ضرورت استفاده از آن در آینده و انجام R&D همگام با سایر کشور های صاحب تکنولوژی ، همانگونه که معاون تحقیقات ایران خودرو در برنامه اعتراف کرد تامین باطری این خورو از خارج با توجه به تحریم و منحصر بودن تولید کننده آن در دنیا ، برای کشور مشکلاتی بوجود خواهد آورد .
همانطور که در فایل صوتی توضیح دادم از زمان بالا رفتن مصرف باطری خودروهای برقی قیمت الکترود گرافیتی مورد مصرف در کوره های ذوب فولاد حدودا سه برابر شده است . اصولا در کشور تامین باطری لیتیومی شارژ پذیر برای موبایل و خودرو ها و حتی خودروهای کوچک اسباب بازی بچه ها مشکل است و اگر سری به بازار لاله زار تهران بزنید این مشکل عیان است .
ضمن اعتراف به بیطرف نبودن مجری برنامه ثریا ، منظور از این برنامه ها محکومیت دو شرکت اشتغال زا کشور یعنی ایران خودرو و سایپا است . که متاسفانه ضعف مدیریت در این شرکتها موجب میدان دادن به این مدعیان بلند پرواز شده . باز هم توصیه میکنم به فایل صوتی اینجانب با دقت گوش دهید . برای توضیحات بیشتر در مورد الکترود گرافیتی در خدمتم .
مشکلات تغییر مدیریت در سازمانهای بین المللی از جمله
صندوق ضمانت صادرات ایران
آذر ماه 99
تغییر و تحول فوری و بی تامل در سازمان مهمی مانند صندوق ضمانت صادرات ایران که امروز از رسانه ها اعلام شد ، موجب حیرت و تعجب اینجانب که مدتها در این سازمان بعنوان قائم مقام و عضو هیات مدیره خدمت نموده ام , گردید .
دولت بجای اصلاح ساختار , افزابش سرمایه این سازمان بیمه اعتباری و هماهنگ نمودن آن با بانکها , بخصوص بانک توسعه صادرات و اتاقهای بازرگانی و جلوگیری از نفوذ عوامل فاسد در آن و حمایتهای حقوقی جهت بازیافت خسارتهای تحمیل شده به آن ، یکباره اقدام به تغییر مدیرعامل آن مینماید .
برای یک سازمان بین المللی که مدیر عاملش برای پرستیژ بین المللی و دریافت گرید اعتباری بیشتر از سازمانهای اعتباری بین المللی مانند OECD ، باید در سطح وزیر یا معاون رئیس جمهور باشد ، تعیین سرپرست موقت میتواند موجب کاهش اعتبار این ارگان بین المللی گردد .
بنظر میرسد که دولت فراموش نموده که در این هفت سال و اندی فعالیت صرفا توانسته یک درجه اعتبار بیمه ای یا ریسک کشوری ایران را نزد سازمان OECD ارتقاء دهد . یعنی از گرید ۶ به گرید ۵ ارتقاء دهد . که قرار بود بر اساس قول معاونین و مشاورین اقتصادی دولت در پسا برجام این ارتقاء بیش از اینها باشد بررسی موقعیت سازمانهای همردیف صندوق و مدیران عامل آنها در کشورهای اینالیا ، آلمان و فرانسه یعنی سازمانهای ساچه ، هرمس و کوفاس ، مبین این امر بوده و بدیهی است که راسای اتاقهای بازرگانی و مسئولین اقتصادی دولت بر این امر آگاهی دارند . ضمنا ارزیابی عملکرد مدیران سابق صندوق مبین تخصصهای مورد نیاز این سازمان میباشد . مجموعه ای از تخصصهای بانکی ، مهندسی ، اقتصادی و بازرگانی و حقوقی میباید بطور موظف در هیات مدیره این سازمان حضور داشته باشند .
بامید روزی که هیچگاه شعار :
" توسعه پایدار با صادرات پایدار و صادرات پایدار با صندوق ضمانت صادرات "
را فراموش نکنیم .
عضو سابق هیات مدیره صندوق توسعه صادرات . باقر دزفولی
آیا رشد شتابان موجب توسعه پایدار میگردد ؟
آذر ماه 1399
آقای دکتر ارمان , ولتر جمله زیبایی دارد با این مضمون " قبل از آنکه با هم بحث کنیم باید فرهنگ و معنای لغاتمان را تعریف و به توافق برسیم . " متاسفانه در ایران مفاهیم لغات برای اندیشمندان تفاوت دارد .مانند لغات رشد ، توسعه ، مکانیزاسیون ، رفاه و........
پس بجای صرف وقت بیهوده در این مفاهیم بهتر است با همفکران همجهت هایمان بحث کنیم .
با لایروبی بشتر و عمیق تر مسیر همین اسکله فولاد هرمزگان در بندر عباس و افزایش درافت آن از 14 متر به حدود 20 متر , میتوان حتی کشتیهای تا 500 هزار تن مواد معدنی و سایر محمولات مورد نظر جناب دکتر ادیب را هم سرویس داد . اما با کدام استوک یارد در کنار بندر و محوطه انبارهای فولاد هرمزگان و امکانات حمل داخلی بخصوص راه آهن و با کدام مجوز شیلات , این لایروبی را انجام دهیم , تا صدمه ای به صید میگوی بینظیر بندرعباس وارد نشود .
رشد شتابان و بدون برنامه ریزی حساب شده و شعار گونه و پوپولیستی ، جناب دکتر منتج به توسعه پایدار نمیگردد . لازم است شما و جناب دکتر ادیب همگام با زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی جامعه ، رشد اقتصادی را طراحی نا انشاء الله به توسعه مطلوب و پایدار برسیم .
یادداشت پایان آذر ماه 99
ارزیابی عملکرد سه ماهه خادمیاران کانون علمی آستان قدس رضوی
جناب دکتر صادقی
با سلام و عرض خسته نباشید بشما و همکاران در تهیه گزارشهای آماری اعضای کانون علمی .
حضور ۲۵۷ عضو تحصیلکرده با مدارک عمدتا بالای دکترا و فوق در کانون علمی فرصت بسیار مناسبی برای تشکیل یک تشکل علمی و اجتماعی و سیاسی بعنوان بازوی فکری و اجرایی آستان مقدس رضوی . امید است جنابعالی و همکاران همانگونه که وعده داده بودید با تشکیل کارگروه های تخصصی و ارجاع کار تخصصی به آنها از جمله موضوعات و مشکلات جاری کشور و دولت و مجلس ، این کارگروهای تخصصی بتوانند گره گشای مشکلات نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند .
شاید انجام دو برنامه کلی در قالب برنامه معیشتی و آموزشی با حجم ریالی مندرج در گزارش ارائه شده برای سه ماهه منتهی به آذر ماه ، برای این گروه ۲۵۷ نفره علمی و نسبتا جوان قابل تامل و کم باشد . که امید است با اقدامات فوق این نقیصه برطرف گردد .
طرح مسائل و مشکلات جدید و بوجود آمده در قرن بیست و یکم از جمله مشکلات محیط زیست و افزایش سلاحهای اتمی و مشکلات بیکاری در اثر توسعه مکانیزاسیون در صنعت و امور عمومی شهروندان ، در کانون علمیمان و نظر خواهی از اعضا و جمع بندی موضوعات میتواند سناریوهای مناسبی برای کانون باشد .
مثلا بعنوان مثال میتوانید بعضی از سخنرانیهای مهم را به نظر خواهی بگذارید . مانند سخنرانی پروفسور هراری در داووس در سال ۲۰۲۰ ( کلیپ ذیل ) که سر و صدای زیادی در فضای مجازی بپا کرد
با تشکر و عذر از مزاحمت .
یاد داشت دی ماه 99
مشکلات تولید الکترود گرافیتی
خدمت جناب دکتر سبحانی دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد
چند روز پیش مقاله شما را در سایت چیلان مطالعه کردم و از حساسیت شما در مورد تامین الکترود گرافیتی خوشحال شدم .
جهت اطلاع بیشتر شما از اقدامات انجام شده در مورد تامین کک سوزنی بعنوان مواد اولیه الکترود , لازم به یاد آوری است که در زمان مدیریت جناب دکتر واعظ مهدوی در سازمان بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر , این سازمان بعنوان مالک عمده سهام فولاد خراسان پیگیریهای شایسته ای در مورد تولید کک سوزنی از طریق ایمیدرو معمول داشتند که قابل تقدیر است . اینجانب بعنوان مشاور ایشان در این مدت توانستم در حد امکان , سوابق امر و مسائل فنی را به اطلاع ایشان برسانم که جناب مهندس احمدی مدیر عامل فولاد خراسان در جریان امر هستند .
حدود دو سال پیش باتفاق ایشان از اقدامات مرکز تحقیقات نفت و پایلوت آنها برای تولید کک سوزنی باتفاق کارشناسان فولاد خراسان بازدید شد . خوشبختانه مرکز موفق شده بود کک سوزنی را در پایلوت خود تولید کند و منتظر تمدید قرارداد با ایمیدرو و امضای دکتر کرباسیان بودند . خوشبختانه کک نفتی هم امکان تولیدش در پالایشگاه زرند و واحد پالایشی دیگری وجود دارد .
ضمنا دو سال پیش شرکت دانش بنیان دیگری در نمایشگاه برج میلاد که جنابعالی مسئولش بودید محصول کک سوزنی پایلوت خود را برای بنده و آقای دکتر و کارشناسان ذوب آهن و فولاد خراسان ارائه نمودند که منتظر تصمیم مسئولین بودند .
در همان زمان شرکت چینی با ایمیدرو مذاکره کرده بود و برای زدن واحد 30 هزار تنی الکترود بصورت EPCF و استفاده از تکنولوژی ژاپنی اعلام آمادگی نموده بود .
امید است اطلاعات فوق برای شما مفید باشد و اگر تمایل داشتید در تهران در دفتر جناب دکتر واعظ مهدوی میتوانیم جاسه ای برای این موضوع داشته باشیم .
با تشکر
یادداشت بهمن ماه 99
باز هم لیبرالیسم اقتصادی
دوستان
با توجه به شرایط و بحران سیاسی و اقتصادی آمریکا و غرب و خاور دور ، لطفا به منابع و مراجع این گزارش مراجعه کرده و به خیالپردازیهای سربازان لیبرالیسم غرب که برای جهان طراحی کرده اند بیاندیشید و بخندید !
این آقا که نویسنده مقاله فوق نیز میباشد و به کوروش گفته " بخواب و ماهم خوابیم " یعنی آقای دکتر ؟! مجتبی لشگر بلوکی ، یادش رفته که در سوابق کاریش که در اینترنت هم درج شده ، مشاورت سه وزیر اقتصاد و عضویت هیات مدیره بانک صادرات را در دولت تدبیر وامید را بدوش میکشد . ایشان و سایر مشاوران و معاونین اقتصادی دولت بجای طراحی و یا بهتر بگویم کپی برداری از اقتصاد ورشکسته غرب و ابراز شکست و سرشکستگی به کوروش و استناد به سرمایه گذاریهای غربیها در فاحشه خانه خلیج فارس یعنی دوبی ، باید پاسخگوی افتضاحات سیاستهای اقتصادی خود در این دولت باشند .
جای بسی تاسف است که برادر عزیزمان جناب علم الهدی بجای دقت و تامل بیشتر روی پیام فوق ، اعتراض اینجانب و جناب دکتر شالچیان به توهین این آقا به دستاوردهای انقلاب و توسعه علمی کشور را بطریق دیگری برداشت مینمایند .
امید است مجلس و دستگاه قضا ، محکمه ای تشکیل و به این سیاستهای افسار گسیخته لیبرالیستی که حاصلی جزء شکاف طبقاتی بیشتر و تورم کمرشکن نداشته ، رسیدگی نماید . انشاء الله
یادداشت بهمن ماه 99
جناب علم الهدی
ضمن تشکر از ارسال این مقاله آسیب شناسانه شما از انقلاب ، از طرف دیگر با تغییر عینک فوق و گذاردن عینک تحلیل گرایانه , متاسفانه بقول استاد رحیمپور ازغدی با بزک کردن چهره انقلاب توسط نفوذی ها در انقلاب باید بسیار هشیار باشیم که همان بلایی که بسر انقلابهای دیگر ,غربگرایان آوردند , بسر ما نیاورند .
امروز مشاهده کردیم که ریاست جمهوری تمام مشکلات اقتصادی و نابودی ارزش پول ملی و ضرورت محاکمه معاونین و مشاورین اقتصادیشان را فراموش کرده و دستاوردهای اقتصادی کشور ؟؟!!! را متوجه بخش خصوصی میکنند که صدها پرونده اختلاسشان در قوه قضائیه باز و یا مدیرانشان در زندانند . واقعا شرم آور است .
باید بهوش باشیم که انقلاب از همین طبقه سکولار عافیت طلب حاکم بر سازمان اقتصادی کشور ضربه نخورد . با تشکر
یادداشت بهمن ماه 99
جناب دکتر شالچیان ،
فکر کنم ارسال کننده این کلیپ و متن کمی در بیان پروژه زیاده روی کرده و بجای تعظیم در مقابل ایزد یکتا در مقابل سازندگان این اتوبان ( اتوبان بین چین و پاکستان بطول 880 کیلومتر ) سر تعظیم فرود آورده است .
ایشان در زمان عبور از اتوبان پردیس و تهران شمال و خرم آباد به اندیمشک و پلهای داخل شهر تهران و پل طبیعت تهران ، اگر زحمت بکشند وازخودرو پیاده شوند و به پلها و تونلهایی که احداث شده دقت کنند اعتراف خواهند کرد که با وجود تحریم ظالمانه و مشکلات بودجه ای کشور ، مهندسین عزیز کشورمان و بخصوص قرارگاه خاتم ، چیزی کم نگذاشته اند .
پیشنهاد میکنم روزی جمعه مینی بوسی بگیریم و توری در این رابطه با شما و دوستان داشته باشیم . واینجانب حضورا در مورد مشخصات پروژه ها بخصوص پروژه هایی که مهندسین ایرانی در کشورهای همسایه بخصوص در عراق و سوریه و لبنان و تاجیک و ...با پوشش اعتباری صندوق ضمانت صادرات و تامین مالی بانک توسعه در زمان دولتهای قبلی ساخته اند و جناب هراتی عضو هیات مدیره بانک در جریان هستند توضیح دهم .
با تشکر و التماس دعا
یادداشتهای اسفند 99
فتنه بزرگتر در راه است‼
مقاله ای از مسعود ده نمکی
از شواهد امر پیداست، فتنه ای خطرناک و پیچیده در حال شکل گیری است، اما این فتنه رنگ نخواهد داشت. اگر سفارش امیرالمؤمنین را در مورد شناخت حق و سپس سنجیدن آدمها به آن را عملی نکنیم، در این فتنه پای خیلی ها روی مین خواهد رفت. گذشت زمانی که عده ای روی مین می رفتند تا راه باز شود. امروز خود آقا علمدار معبر است، اگر کسی پایش را از این معبر بیرون که هیچ، پایش را در جای پای آقا نگذارد، نفله خواهد شد. فتنه ای که عالم و استاد و طلبه و دانشجو امیر و سردار و سرباز باید در آن امتحانی سخت دهند.
هر چه امروز در کشور می گذرد معلول حرام خواری و زراندوزی آقا زاده هایی است که به نام دین به کام خود بردند. سکوت خواص و عوام در آن دوران تاوان دارد و امروز که لقمه های حرام دل حضرات را سنگ کرده دیگر حق را از باطل تشخیص نمی دهند و به خاطر همین است که خواص عقب تر از عوام حرکت می کنند.
فتنه ای که بسان جنگ جمل، همرزمان دیروز را در مقابل هم قرار می دهد. وقتی رسول الله برای عمار از دوران فتنه می گفت، عمار شگفت زده پرسید: یا رسول الله، در آن دوران چه کنیم؟ رسول الله فرمود: آن روز فقط ببین علی چه می گوید.
اگر فردا دیدید، به جای بی بی سی، فتنه گران جدید قرآن سر نیزه کردند، راه را گم نکنید. اگر دیدید فتنه گران جدید به جای کاکل، بر پیشانیشان پینه سجده داشتند، فریب نخورید. معمار انقلاب فقط خمینی کبیر است و او گفت: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به این کشور نرسد، نگذارید معماران قلابی خودشان را به نام دین و انقلاب جا بزنند.
ثقلین امام؛ وصیت نامه و ولایت فقیه است؛
هر پرچم دیگری ولو به نام دین در برابر اندیشه ولایی و امام بایستد، مصداق اسلام آمریکایی است.
عدالت بی تعالیم اسلام و ولایت، مصداق اسلام من درآوردی است که از علائم آخرالزمان است که به نام دین تیشه به ریشه دین می زنند.
سخت ترین بخش تاریخ انقلاب در حال شکل گیری است. خواص آلوده خوش سابقه ولی بدآتیه در یک سو از چپ و راست با هم ، هم پیمان شده اند اما علی در دل سپاه خود اشعث هائی دارد بس خطرناک، آنها را دست کم نگیرید .
من به در گفتم ولیکن بشنود
مو به مو این نکته را دیوارها
خلاصهٔ سخنرانی مرحوم آیةالله فاکر دربارهٔ خطر نفوذی های یهودیان و یهودیان جدیدالاسلام
01 - در شهر مقدس مشهد، در فاصلهٔ بین محله عیدگاه و پائین خیابان، 4محلهای است که در قدیم به آن میگفتند محلهٔ «جدیدیها». من در دوران طفولیتم بارها از آن مسیر رفت و آمد داشتهام.
02 - منظور از «جدیدیها» یهودیان تازهمسلمان شده بودند که جدیدالاسلام شمرده میشدند. این یهودیان حدود ١۵٠ سال قبل اعلام مسلمانی کردند، یک مدتی در آن منطقهای که بودند بهعنوان مسلمان جا افتادند، بعد از آنجا هجرت کردند، رفتند به شهرهای دیگر و در آنجا با مسلمانان دیگر مخلوط شدند! و کم کم رد آنها گم شد.
03 - در همین محله چند سال قبل از آنکه علیمحمد_باب اعلام بابیت کند شاید چند هزار یهودی اعلام کردند که مسلمان شدهاند!! مردم مشهد جشن بسیار مفصلی گرفتند. مایهٔ عزت و افتخار بود! هرکدام از این یهودیها اسمشان را عوض کردند و اسم مسلمانی برای خودشان انتخاب کردند و شروع کردند به یک زندگی جدید.
04 - چند سال بعد از این حادثه علیمحمد باب اعلام بابیت کرد، و اکثر همین یهودیان بابی و بهایی شدند!! البته یک تعدادشان هم مسلمانهای خوبی ماندند، و هنوز هم بچههایشان هستند.
05 - این حادثه دلسوزان تیزبین کشورمان را متوجه کرد که به هر جدیدالاسلامی نمیشود اعتماد نمود. ولی آن کسانی که در آن زمان این مسئله را میفهمیدند و توجه داشتند کم بودند.
06 - احتمالاً بعضی از قدرتهای خارجی برای اینکه زمینه کار را برای آن نقشهای که در طی پیدایش بهائیت داشتند آماده کنند، از قبل اقدامات لازم را در داخل مملکت انجام داده بودند، که یکی از آنها هم اظهار مسلمانی دروغی این یهودیان بود.
07 - دشمن میخواست در بین مسلمانها نفوذ کند. یک راهش نفوذی کردن این یهودیان معاند بود! و چون اینها یهودی بودند و مسلمانها یهودیها را نجس میدانستند لازم بود راهی پیدا کند برای اینکه این اجتناب و گریزی را که مردم از این یهودیان داشتند از بین ببرد و آنها را نفوذی کند. آمدند شکل ظاهر اسلامی به اینها دادند. مسلمانشان کردند، برای اینکه وقتی هم مسئله بهائیت پیش آمد به توسط آنها بهائیت را تقویت کنند!! از قبل برای همین مقصد تمهید مقدمه کردند.
08 - خوب اینها پراکنده شدند و در میان مردم گم شدند! تا زمان انقلاب مشکل محسوسی نبود، چون نظام حکومتی غربی بود، نظام شاهنشاهی وابسته به آنها بود، وابسته به انگلیس و آمریکا بود. ولی بعد از انقلاب حوادثی پیش آمد که این حوادث مشکلات را آشکار کرد. الان زنگ خطر به صدا درآمده است!
09 - اولین جاسوسی که در نظام اسلامی ما دستگیر شد، امیرانتظام است. این آقا سخنگوی نهضت آزادی بود. سخنگوی دولت موقت بود. با قدرتهای خارجی از طرف جمهوری اسلامی صحبت میکرد و در پوشش سخنگو جاسوسی میکرد و اسناد نظام را به آنها میداد.
10 - حسب آنچه نوشتهاند ایشان پسر میرزا یعقوب رفوگر بازار تهران است که در اصل یهودی بوده، از آن یهودیهای جدیدالاسلام! سپس بهایی شده! بعد از ١۵ خرداد اعلام مسلمانی کرده، و بعد از آن ٢٢ بهمن رسماً به اداره ثبت مراجعه کرده و نام خودش را بهعنوان یک مسلمان ثبت کرده است. این میرزا یعقوب بهایی رفوگر بازار تهران اسم پسرش را عباس گذاشت. او هم فامیلیش را تغییر داد به امیرانتظام. بعد سخنگوی دولت موقت شد! و طبعاً شد از پرچمداران انقلاب تا وقتی که دستگیر شد.
11 - از اول انقلاب تا حالا ٣٠ سال است. امیرانتظام مربوط به سالهای اول انقلاب است. اواخر سالهای وسط هم در داخل کشور ما یک مسئلهای پیش آمد بسیار بسیار مهم، مسئلهای که معروف شد بهعنوان قتلهای زنجیرهای، یک عدهای رفتند یک عدهای را کشتند و انداختند به گردن نظام، پرونده سنگینی شد که امنیتیترین و محرمانهترین پرونده کشور است.
12 - در این پرونده هم وقتی به انساب دو سه نفر مهرههای اصلی آن رسیدگی شد معلوم شد که اجداد آنها یهودی بوده، پدرانشان بهایی بوده و خودشان اظهار مسلمانی میکردند. یعنی یهودیان یا بهائیان جدیدالاسلام!! در این پرونده هم بهطور تقریبی وقوف دارم، اشراف دارم، ابعادش را میدانم مقدار زیادی از این پرونده را مطالعه کردهام، بعضی از افرادش را میشناسم، باقیماندههاشان را هم گاهی میشناسم، با گذشتههاشان آشنایم.
13 - از این پرونده هم بگذریم، برویم به حدود سال سیام انقلاب. یک کسی را پیشنهاد کردند برای اشغال یک مقام دولتی در مملکت ما، مقام بسیار عالی! این آدم هروقت در مجلس به ما میرسید، خم میشد دستمان را ببوسد! احترام میکرد، حاج آقا من نوکر شمایم! اصلاً هرچه بفرمائید عمل میکنم!
14 - وقتی صحبت اشغال آن مقام شد لازم شد برویم ببینیم این شخص چه کاره است؟ رفتیم به سراغ
سوابقش! دیدیم این آقا از آن مسلمانهای محترمی هستند که اگر به بقیهی اصول و فروع اسلام کمتر توجه دارند لااقل به جواز تعدد_زوجات توجه کامل دارند!! دائم، موقت، مشروع و غیرمشروع، یکی از زوجات دائم ایشان خانوادهاش یهودی بوده است، بعد بهایی شده است، و شاید تازه مسلمان شده است! و البته همه اینها به یک کشور وصل میشوند، انگلستان!!
15 - من به این نتیجه رسیدهام که هماکنون لااقل در حدود صد هزار نفر از این افراد در جامعه پخشند، که صد سال پیش یهودی بودهاند. بعداً بهایی شدهاند، و اینک متظاهر به اسلامند! و بهعنوان مسلمان در جامعه ما پراکندهاند. اما کجاها؟ نمیدانیم!
16 - بعد از انقلاب چون نظام ما شد نظام اسلامی طبعاً باید این تشکیلات ظاهراً پراکنده، از نظر امنیتی هم توسط قدرتهای خارجی منسجم شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته باشد. الان هم در گوشه و کنار کشور افرادی هستند بهظاهر مسلمان و در عین حال بهائیان سابق و یهودیان اسبق!! و کارشان این است که از هر طریقی که ممکن است ضربه بزنند. پستها را اشغال کنند، اسناد را به دشمن برسانند، پشت انقلاب را خالی کنند، افراد متدین را ملکوک کنند، افراد هرزه را معروف کنند و...
17 - مهمترین کاری که اینها انجام میدهند سوءاستفاده کردن از فقر و بیچارگی طبقات محروم و ساماندهی آنها در جهت منافع امپریالیسم خارجی و قدرتهای بینالملل است. اجازه دهید که یک نمونه از این روزهای اخیر هم برایتان عرض کنم:
18 - تقریباً حدود شش ماه قبل یگ گروهی را در شیراز دستگیر کردند. راه افتاده بودند در محلات فقیر شیراز، بچههای فقرا را جمع کرده بودند که بیائید ما برای شما کلاس مجانی بگذاریم، کیف و کتاب و قلم مجانی بدهیم. توی مسجد هم به آنها درس میدادند! در کلاسهای خودشان، به اینها درس مهر و محبت و عشق و دوستی و فداکاری و نمیدانم از این حرفهای قشنگ میدادند! ولی ته قضیه درآمد که گردانندگان این کار مسلماننماهای فعلی، بهاییهای سابق و احتمالاً یهودیهای اسبقند!
19 - معلوم میشود این خطر هم خطر بزرگی است، ما دائماً هدف قرار میگیریم و نمیدانیم از کجا! به ما دائماً تیراندازی میشود، ولی نمیدانیم از کدام سو! ملت ما، افراد انقلابی ما در معرض آماج ترورهای فکری و فرهنگی و غیره قرار میگیرند! و ما نمیدانیم این تیرها از کجا میآیند! زیرا آنها که ما را میزنند در میان جمعیت ما پنهانند! و ما اینک (بعد از صدوپنجاه سال) هیچ گزارشی نداریم که آنها در اصل چند نفر بودهاند؟ الان چند نفرند؟ زیادتر شدهاند یا کمتر شدهاند؟ کجاها رفتهاند؟ اسمهایشان را چهطوری عوض کردهاند؟ و شناسنامههای جدیدشان را چهجور گرفتهاند؟ الان کجا هستند؟ چه میکنند؟ چهجور با هم متحد و منسجم شدهاند؟